معنی پای بزین اندرآوردن - جستجوی لغت در جدول جو
پای بزین اندرآوردن
(نُ)
سوار شدن. برنشستن. رکوب
ادامه...
سوار شدن. برنشستن. رکوب
لغت نامه دهخدا